بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود گوشه چشمی به ما کنند
ادرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/barsahelmarefat/

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است

۱۴
دی

حضرت عبدالعظیم حسنی

آن حضرت یکی از شخصیت های بزرگ علمی ، عملی و جهادی است که تاکنون آن گونه که شایسته است ، شناخته نشده است .
در مقدّمه حکمت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، موضوعاتی چون : شخصیت خانوادگی، ویژگی های علمی و عملی ، هجرت به شهرری و وفات ایشان در این شهر ، بررسی شده اند .[1]

یک. تبار

تبار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چهار واسطه 

۱۳
دی

توابین

پس از شهادت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران وفادارش در کربلا به دست سپاهیان یزید بن معاویه و عدم یاری آن حضرت از سوی مسلمانان و دوستداران اهل بیت (ع) ، یک حالت سرخوردگی و پشیمانی در مسلمانان پدید آمد. در شهر کوفه که بزرگترین مرکز شیعیان عالم اسلام بود، ندامت و پشیمانی شیعیان، به خاطر عدم نصرت امام حسین (ع) و تنها گذاشتن وی در کربلا، شدت بیشتری داشت و از این بابت، خودشان را سرزنش کرده و خطاکار می‏ دانستند.

آنان، پس از مراسم‏های عزاداری امام حسین (ع) و گفت

۰۵
دی

صلح امام حسن مجتبى (ع) ۲۵ ربیع الاول

 سال ۴۱ هجرى قمرى

امام حسن مجتبى (ع) در ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمرى، پس از شهادت پدر ارجمندش حضرت على (ع) بنا به در خواست یاران امیرمؤمنان(ع) و سایر مردم، خلافت اسلامى را پذیرفت و ادامه سیره و روش حکومتى امیرمؤمنان(ع) و سیاست عدالت گسترى وى را سر لوحه کار خویش قرار داد.

“معاویه بن ابى سفیان” که در ایّام خلافت امیرمؤمنان(ع)، از حکومت مرکزى سرپیچى و اقدام به ایجاد حکومت مستقل و خودخوانده در شام نمود و به برخى از مناطق اطراف، از جمله مصر، چنگ انداخته بود، از آغاز حکومت امام حسن (ع) اقدام به دشمنى و فتنه انگیزى نمود و با ارسال جاسوسان و نفوذ در میان 

۰۵
دی

غزوه دومه الجندل ۲۵ربیع الاول

سال پنجم هجرى قمرى

در “دومه الجندل” که منطقه اى میان سرزمین حجاز، شام و عراق واقع است، گروهى ازمشرکان تجمع کرده وبازرگانان مسلمان وغیرمسلمان راغارت وآزار و اذیت مى کردند و  علاوه برآن، خطر بالقوه اى براى حکومت اسلامى به حساب آمده و آن را درمعرض تهدید جدى قرارمى دادند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) از توطئه آنان باخبر شد و براى براى خنثى کردن نقشه هاى تهاجمى آنان و کوتاه کردن دست ستمگران و مردم آزاران و هم چنین براى کوتاه کردن سیطره عوامل روم در منطقه عربستان، تصمیم به حرکت جهادى گرفت. آن حضرت، 

۰۲
دی

غزوه بنى نضیر ۲۲ ربیع الاول

سال چهارم هجرى قمرى

یهودیان مدینه پس از جنگ احُد و شکست مسلمانان در آن و به شهادت رسیدن بزرگانى چون “حمزه بن عبدالمطلب(ع) ” عموى پیامبر (ص) و کشته شدن مبلغان اسلامى به دست مشرکان و خیانت پیشه گان أعراب در “واقعه رجیع” و “واقعه بئر معونه” ، به تحرک افتاده و در صدد بهانه جویى وفتنه انگیزى برآمدند. پیش گام این فتنه انگیزى، “طایفه بنى نضیر” بود.

پیامبر اکرم (ص) که ازنیت آنان آگاه بود ، براى آشکار کردن دسیسه هایشان ، به بهانه یارى جویى از سران طایفه بنى نضیر براى پرداخت خون بهاى دو تن از کشته شدگان قبیله “بنى عامر”، یا “بنى کلاب” و یا “بنى سلیم” که به دست یکى از مسلمانان به طور اشتباهى کشته شده بودند 

۲۶
آذر

سریه حمزه بن عبد المطلّب (علیه السلام)۱۵ ربیع الاول

سریه در اسلام به جنگهایی گفته می شود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن حضور نداشتند و فرماندهی سپاه را در آن جنگها به شخص دیگری غیر از خود می سپردند و تعداد آنها چهل و هفت سریه شمرده شده است و در برابر آنها غزوات قرار داشت که خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) در آن جنگها حضور داشتند و فرماندهی سپاه را به عهده می گرفتند و تعداد آنها بیست و هفت غزوه می باشد.[۱]