شرک
r سخن قرآن کریم درباره شرک
قرآن کریم مى فرماید: إِنَّ اللهََ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَآءُ[1]؛خداوند مشرک را نمى آمرزد و غیر مشرک را از هر که بخواهد مى آمرزد .
در آیه اى دیگر خالق یکتا درباره شرک مى فرماید: وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللهَِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِکُونَ[2] ؛ وبیشتر آنها که مدعى ایمان به خدا هستند ، مشرکند .
ستاره و فلک و روزگار مخلوقند چنان روند که ایزد بدو دهد فرمان
کسى که صنع بیند و خداى نشناسد بدان که هست بر او نام آدمى بهتان
( عنصرى )
r اشاره
شرک عبارت است از این که غیر خدا را هم ، در خداوندى و ربوبیت مؤثر بدانیم و اگر با این عقیده آن غیر را بندگى کنیم ، آن را شریک در عبادت قرار داده ایم و اگر او را عبادت نکنیم ولیکن او را در چیزى که رضاى خدا در آن نیست ، اطاعت کنیم آن را شریک در طاعت و بندگى دانسته ایم ؛ حالت اول را شرک جلى و دوم را شرک خفى مى نامند .
r اقسام شرک
شرک آشکار و شرک پنهان در قرآن کریم با ماده « عبد » بیان شده است .
1 ـ شرک در عبادت به معنى پرستش :
قَالُواْ نَعْبُدُ أَصْنامَاً فَنَظَلُّ لَهَا عَـکِفِینَ[3] ؛ مشرکان گویند : ما این بت ها را مى پرستیم و هر روز براى پرستش آنها مقیم بتخانه ایم .
2 ـ شرک در عبادت به معنى اطاعت :
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَـبَنِى ءَادَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُواْ الشَّیْطـنَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ[4] ؛ اى فرزندان آدم آیا با شما پیمان نبستیم که شیطان را نپرستید چون او دشمن آشکار شما است [منظور اطاعت است نه پرستش] .
مسئله شرک در اطاعت از مهم ترین گناهان است که در قیامت دامن گیر آدمى مى شود ؛ یعنى در آن روز کسانى که بر خلاف امر فرمان داده اند و کسانى که فرمان ناحق را اجرا نموده اند به کیفر شرک در اطاعت مى رسند .
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
( سعدى )
rحکایت
چشم در چشم خورشید
« شیبه » یکى از مشرکان بود و پدر و برادرش در جنگ احد به دست مسلمانان کشته شده بودند . او همیشه در کمین رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) بود تا در یک فرصت مناسب ، آن حضرت را بکشد و انتقام خون برادر و پدرش را بگیرد . سال ها گذشت تا ماجراى جنگ حنین در سال هشتم هجرت پیش آمد . در آن بحران شیبه که فرصت را مناسب دید ، خود را آماده کرد و به پشت سر پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) رفت تا نیت پلید خود را اجرا کند .
خداوند ، پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را از نیت پلید شیبه آگاه کرد . پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) بى درنگ به عقب برگشتند و مشتى بر سینه شیبه زدند و فرمودند : « به خدا پناه مى برم از شر تو اى شیبه » .
شیبه مى گوید : « لرزه بر اندامم افتاد . ناگهان چهره پیامبر را دیدم و در همان دم احساس کردم که محبوب ترین افراد روبه روى من است ، به گونه اى که از چشمم عزیزتر است . همان دم به یکتایى خدا و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) گواهى دادم و مسلمان شدم و گفتم : گواهى مى دهم که خداوند تو را از نیّت مخفى من آگاه ساخته است » .
پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) دست بر سینه اش نهادند و فرمودند : « خدایا شیطان را از او دور کن » .
پس از خاتمه جنگ ، پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)به من فرمودند : « خواسته خدا از خواسته تو بهتر است »[5] .
--------------------------------------------------------------------------------
[1] _ نساء : 48 .
[2] _ یوسف : 106 .
[3] _ شعراء : 71 .
[4] _ یـس : 60 .
[5] _ بحار الانوار : ج21 ، ص156 ـ 181