بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود گوشه چشمی به ما کنند
ادرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/barsahelmarefat/

شهادت ابوسلمه اسدى ۲۷ جمادى الاولى

چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۰۲ ب.ظ

شهادت ابوسلمه اسدى

 سال چهارم هجرى قمرى

ابوسلمه، عبدالله بن عبدالأسد بن هلال مخزومى، پیش از هجرت، در مکه معظمه از بره بنت عبدالمطلب دیده به جهان گشود.

وى پسر عمه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و برادر رضاعى آن حضرت بود. زیرا هر دوى آن ها، مدتى از ثویبه، کنیز ابولهب شیر نوشیده و آن زن مکرمه، مقام دایه گرى آن دو را بر عهده داشت.(۱)

وى، در مکه معظمه با بانوى شریف و نجیب، به نام امّ سلمه (رض) ازدواج کرد و از او داراى فرزندانى شد. ابوسلمه، پس از هجرت به مدینه منوره از دلاورمردان مجاهد و یاران نزدیک رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بود. او در جنگ احد، به دست یکى از مشرکان به نام ابواسامه جشمى، زخمى گردید و پس از پایان جنگ و بازگشت به مدینه منوره، به مداواى زخم خویش پرداخت و پس از مدتى بهبودى حاصل شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله)، پس از حصول سلامت و بهبودى وى، او را در رأس سپاهیان مسلمان به سریه اى اعزام فرمود، که به سریه ابى سلمه معروف گردیده است.

وى در این سریه، با دشمنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) جنگید و برخى از آنان را هلاک و تعدادى را زخمى و عده اى را اسیر کرد و اسیران را به همراه غنایم فراوان به مدینه بازگردانید و مورد تشویق و تحسین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) قرار گرفت.

اما از بازگشت مجدد او به مدینه منوره، بیش از هفده روز نگذشته بود، که زخم بازویش دوباره شدت گرفت و وى را در بستر بیمارى انداخت.

این بار، مداواى وى و تلاش هاى همسرش ام سلمه(رض) براى بهبودى و حصول سلامتى، نتیجه اى نداد و هم چنان در رنج و آزار بود، تا این که در اواخر جمادى الاولى، یعنى سه روز مانده به پایان این ماه، در سال چهارم قمرى، روح شریفش به ملکوت اعلى پرواز و شهد شهادت را نوش جان کرد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که به وى و خانواده اش بسیار علاقمند بود، پس از شهادت وى، نگذاشت خانواده اش بى سرپرست باقى بمانند و با پیشنهاد پسرش عمر بن ابى سلمه، پس از پایان عده وفات، با همسرش ام سلمه (رض) ازدواج کرد و از این طریق، خانواده آن شهید عالى مقام را در پناه خویش درآورد.(۲)

۱- البدایه و النهایه (ابن کثیر)، ج۴، ص ۱۰۳

۲- نک: البدایه و النهایه، ج۴، ص ۷۰ و ص ۱۰۳؛ السیره النبویه (ابن کثیر)، ج۳، ص ۱۷۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی