زندانى شدن محمد بن قاسم علوى درنزدمعتصم ۱۵ ربیع الثانى
سال ۲۱۹ هجرى قمرى
“محمد بن قاسم بن عمر بن على بن الحسین(ع) “، که نَسَبش با چهار واسطه، به “امام على بن ابیطالب (ع)” میرسد و بدین منظور به محمد بن قاسم علوى شهرت پیدا کرد، در عصر “معتصم عباسى” با خراسانیان همراه شد و بر علیه حاکمان معتصم در منطقه خراسان ، اقدام به قیام نمود وى در آغاز، در “جوزجان” (۱۱) مقیم شد و مردم آن ناحیه را به “الرضا من آل محمد” دعوت کرد و گروهى بسیار، دعوتش را اجابت کردند.
در آن زمان، از جانب معتصم بالّله (هشتمین خلیفه عباسى ) در خراسان و شرق عالم اسلام، عبدالله بن طاهر حکومت میراند و سیطره کاملى برمنطقه داشت .بدین جهت ، وجود این سید علوى را در آن ناحیه برنمى تافت و به حاکمان محلى و سرداران نظامى خویش دستور داد که با وى مبارزه کرده و نهضتش را خاموش گردانند.
فشارهاى روزافزون و تندرویهاى حاکمان محلى و سرداران نظامى عبدالله بن طاهر، مردم را به جوش و خروش آورد و آنان را در “طالقان”، به رهبرى “محمد بن قاسم علوى” وادار به قیام و شورش سراسرى و علنى نمود.
از آن پس، میان یاران سید علوى و سپاهیان عبدالله بن طاهر، درگیریهاى متعددى به وقوع پیوست و لى به خاطر برترى نیروهاى عبدالله بن طاهر و ضعف انقلابیون، محمد ناچار شد از جوزجان و طالقان (که هم اکنون در خاک کشور افغانستان قرار دارند) به “نسا” مهاجرت کند.
عامل نسا که از مهاجرت محمد با خبر شده بود، طى عملیاتى وى را دستگیر و به نزد عبدالله بن طاهر فرستاد.
عبدالله بن طاهر نیز وى را در غل و زنجیر کرد و به نزد معتصم عباسى در بغداد ارسال نمود.
محمد بن قاسم در نیمه ربیعالآخر و به قولى در نیمه ربیع الاول سال ۲۱۹ قمرى بر معتصم وارد شد و معتصم وى را در نزد “مسرور کبیر”، در جایگاهى تنگ و تاریک زندانى نمود و بر وى بسیار سخت گرفت. پس از سه روز، وى را از سلول انفرادى و جایگاه تنگ و طاقت فرسا بیرون آورد و در اتاقى دیگر زندانى نمود.
محمد بن قاسم در زندان معتصم، شب و روز را سپرى میکرد و از درد و ناراحتى می نالید و به نقل مورخان اهل سنت، در شب عید فطر که همگى مشغول جشن و شادمانى بوده و از وى غافل بودند، از زندان گریخت و خود را از بند دژخیمان عباسى رهانید. امّا کسى ندانست که وى، چگونه گریخت، به کجا رفت، زندگى او چگونه بود و یا به دست چه کسى کشته شد.(۲)
ولى بی تردید، فرار وى از زندان، نقشه خود دستگاه خلافت بود، تا از این راه وى را سر به نیست کرده و بدون این که حساسیتى در میان مخالفان خود به وجود آورند، وى را از سر راه خویش بردارند. برخى معتقدند که وى را در همان جا مسموم کرده و با زهر جفا شهیدش نمودند.(۳)
۱- هم اکنون در کشور افغانستان قرار دارد.
۲- البدایه و النهایه، ج ۱، ص ۳۰۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۳۹۸
۳- مروج الذهب، ج ۴، ص ۶۱