بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود گوشه چشمی به ما کنند
ادرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/barsahelmarefat/

شجاعت

شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۵۱ ب.ظ

در حدیثی از امام حسن مجتبى (علیه السلام) مى خوانیم که در پاسخ از سؤال درباره معنى "شجاعت"، فرمود: « مُوافقه الْاَقْرانِ و الصَّبر عِندالطَّعانِ؛ هماهنگى با دوستان و ایستادگى در برابر ضربات دشمنان».[1]

 در حدیثى از امام حسن مجتبى (علیه السلام) در تعریف "جبن" - نقطه مقابل شجاعت- چنین مى خوانیم: «اَلْجُرْاَه عَلَى الصَّدیق و النُّکُولُ عنِ الْعُدو؛ جبن آن است که در برابر دوستان، جسور و در برابر دشمنان، ناتوان باشی».[2]

مى توان گفت که شجاعت به عنوان یک فضیلت حد وسطى است در میان تهور و جبن.

r آیات و روایات

«... یا موسى لاتَخَفْ اِنّى لایَخافُ لَدَى الْمُرْسَلونَ».[3]

... اى موسى ! نترس ، که رسولان در نزد من نمى ترسند.

«مُحَمَّد رَسولُ الله وَالَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلى الْکُفارِ.»[4]

« محمد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست، و کسانى که با او هستند، در برابر کفار، سرسخت و محکم (نترس) مى باشند.»

در روایات اسلامی درباره شجاعت احادیث فراوانی وارد شده است از جمله:

امیرمؤمنان علی(علیه السلام) مى فرمایند: «الشجاعه عِزّ حاضر و الجُبْنُ ذُلّ ظاهر؛ شجاعت ، عزت حاضر است و جبن ، ذلت ظاهر و آشکار»![5]

همچنین حضرت می فرمایند: شِدَّه الجُبنِ مِنْ عَجْزِ النَّفْسِ و ضَعْفِ الیقینِ ؛ ترس زیاد از ناتوانى نفس ، و ضعف یقین نشات مى گیرد.[6]»

r آثار منفى جبن در زندگى فردى و اجتماعی
1ـ یکى از عوامل قطعى شکست و زبونى و ذلت است.

2ـ انسان را از کارهاى بزرگ باز مى دارد. چراکه کارهاى بزرگ همیشه با مشکلات بزرگ همراه است، و انسان هایى را مى طلبد که بتوانند از سد مشکلات عبور کنند، و این کار از افراد ترسو ساخته نیست.

r ریشه هاى جبن
1ـ ضعف ایمان و سوء ظن به خدا.

2ـ احساس کمبود شخصیت و عقده حقارت، یا به عبارتى ناتوانى روحى و ضعف یقین همان گونه که در ابتداى بحث ، روایت مولا امیر المومنین (علیه السلام) در این باره ذکر شد.

3ـ جهل و عدم آگاهی: ترس از چیزى که انسان آن را به درستى نمى شناسد.

4ـ عافیت طلبی: شجاعت در عین اینکه پیروزى مى آفریند، مشکلات و ناراحتى هایى را نیز به همراه دارد که باب طبع عافیت طلبانِ ترسو نیست.

5ـ بروز حوادث تلخ و ناگوار.

6ـ زیاده روى در احتیاط.

 
r راه هاى درمان و پیشگیری
1ـ اندیشیدن در ثمرات شوم و آثار زیان بار جبن.

2ـ پرداختن به قطع ریشه ها، به خصوص خشک کردن ریشه سوء ظن به خدا از دل.

3ـ ورود به صحنه هاى رعب آور(ترس ناک) و تکرار آن.

 یکى از فلسفه هاى تمرین ها و مانورهاى نظامى زدودن آثار ترس از جنگ از دل هاى سربازان ، افسران و فرماندهان است.

در کلمات قصار امیرمومنان(علیه السلام) مى خوانیم: «اذا هَبْتَ اَمْراً فَقَعْ فیه، فَاِنَّ شِدَّه تَوَقَّیْهِ اعظمُ مِمّا تَخافُ مِنْه؛ هنگامى که از چیزى مى ترسى خود را در آن بیفکن که آن ترس ، از خود آن سخت تر و وحشت ناک تر است[7]))!

 

چو ترسى ز امرى بینداز  خویش                    در آن و بپیراى تشویش  خویش


بسى سخت تر مى کند قلب ریش                      دو  دل  بودن  و خود نگهداشتن

 

4ـ پاک بودن و پاک زیستن: چراکه افراد آلوده غالباً از نتیجه اعمال خود بیمناکند و در هراسند که مبادا روزى اعمال آن ها آفتابى و بر ملا شود.

 در حدیث معروف امیرمؤمنان (علیه‌السلام) آمده است: «ما اَشْجَعُ الْبَرِئ وَ اَجْبَنُ المُرِیبُ؛ چه شجاع  است انسان پاکدامن و چه ترسوست انسان مسئله دار».[8]

r حکایت 
1- شجاعت علوى
در حدیث "لیله المبیت" (شبى که حضرت على (علیه السلام)  به جاى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در بسترش خوابید تا آن حضرت هجرت به مدینه را آغاز کند) مى خوانیم: صبحگاهان هنگامى که محاصره کنندگان خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به درون خانه ریختند و به سوى بستر حمله کردند، على (علیه السلام) را به جاى پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بستر دیدند و با سخنان زشتى نسبت به مقام والاى على (علیه السلام) اهانت کردند. امام (علیه السلام) فرمود: این سخنان را درباره من مى گویید در حالى که خداوند افتخارات بزرگى به من داده ـ و از جمله آن ها ـ این افتخار را ذکر فرمود: « وَ مِنَ الشُّجاعَه ما لَوْ قُسِّمَ عَلى جمیع جُبَناءِ الدُّنیا لصاروُا به شَجْعاناً؛ خداوند آن قدر شجاعت به من عطا فرموده که اگر بر تمام افراد ترسو و جبان دنیا تقسیم شود همه شجاع خواهند شد))![9]

یکى از امتیازات روشن امام على (علیه السلام) که دوست و دشمن به آن اعتراف داشت ، نبردهاى قهرمانانه و شجاعت او در میادین نبرد مى باشد. حضرت در یکى از سخنان خود مى فرماید: « وَاللهِ لَوْ تَظاهَرَتِ العَرَبُ عَلى قِتالى لَما وَلَّیْتُ عنها؛ سوگند به خدا اگر همه عرب براى نبرد با من پشت به پشت یکدیگر بدهند، من پشت به آن نبرد ننمایم)).[10]

 

--------------------------------------------------------------------------------

ـ همان مدرک، ج 2، ص 1412.[1]

ـ میزان الحکمه:  ج 1، ص 370.[2]

ـ سوره نمل،10.[3]

ـ فتح ، 29.[4]

ـ شرح فارسى غرر: ،ج 7، ص 171.[5]

ـ غررالحکم: ج 1، ص 150.[6]

ـ نهج البلاغه: کلمات قصار، جمله 175.[7]

ـ غررالحکم: حدیث 9626.[8]

ـ بحارالانوار: ج 19، ص 83.[9]

ـ نهج البلاغه: نامه 45.[10]

نظرات  (۱)

  • عَقـایِدِ یِکــ رِضــا
  • بسیار عالی
    سپاس

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی