بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود گوشه چشمی به ما کنند
ادرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/barsahelmarefat/

۸ مطلب با موضوع «داستان» ثبت شده است

۱۹
آبان

امام حسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در یکی از شبهای هفتم یا هشتم محرم سال هزار و چهارصد و پنج هجری قمری بود مردم دسته دسته به حسینیّه وارد می شدند و مجلس خود به خود شکل می گرفت سکوتی آمیخته با احترام و توسّل بر مجلس حاکم بود که ناگاه جوانی را که افلیج و پریشان حال بود بر چرخی نشانده بودند آمدند که گاهی ساکت و بهت زده

۱۰
آبان

بسم الله الرحمن الرحیم

درسال60یک کاروان کمک های مردمی به همت شهید کریم پور از زاهدان به جبهه ارسال شد که کاروان عظیمی بود.در تدارک این کاروان که یک نمونه ی کاملی از کمک رسانی،همدلی و همیاری مردم  زاهدان

۰۸
آبان

بسم الله الرحمن الرحیم

هر سه به تنگ آمده بودند.فشار خرج خانه و اجاره نشینی ازیک طرف وبیکاری از طرف دیگر،رمقی برای آنها نگذاشته بود.به هر دری می زدند کاری پیدا نمی کردند تا اینکه تصمیم گرفتند،پیش شهردار بروند با امیدواری پیش شهردار رفتند وبا او 

۰۳
آبان

بسم الله الرحمن الرحیم

محدث قمی(ره)نقل می کند:در یکی از کتب اخلاقی،جریانی به این عبارت دیدم،عصام بن مصطلق گوید:(در سفری)وارد مدینه شدم،حسین بن علی علیه السلام را دیدم،از سیمای خوش و قیافۀ جذاب او خوشم آمد،و آن کینه ای که از پدر اوداشتم،حسد مرا برانگیخت،(به قصد توهین و آزار،نزدیک او رفتم و)گفتم:تو فرزند ابوترابی؟

فرمودند:آری!

۲۹
مهر

بسم الله الرحمن الرحیم

شیخ محمدحسن انصاری برادرزاده ودامادخاتم الفقهاءشیخ مرتضی انصاری،چند فرزند داشت،سومین فرزند ایشان شیخ مرتضی معروف به آقا شیخ بزرگ بود وهمچنین ازاجله اهل فضل نجف اشرف بودکه درسال هزارودویست وهشتادونه 

۱۰
مهر

ابن شهر آشوب روایت کرده است که حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند:(بهترین اعمال بعد از نماز داخل کردن سرور در قلب مؤمن است، بر وجهی که متضمن گناهی نباشد.)

به درستی که من دیدم روزی غلامی

۲۶
مرداد

اول نماز

خواجه منصور، وزیرسلطان طغرل مردی بودتواناو لایق و با شخصیت و خداپرست ودرستکار، او در انجام وظایف دینی مراقبت کامل داشت معمولا همه روزه پس از انجام نماز صبح مدتی روی سجاده می نشست و دعاها و ذکر هایی را می خواند پس از آنکه آفتاب طلوع می کرد جامه وزارت 

می پوشیدو به دربار می رفت.

روزی سلطان طغرل

۲۳
مرداد

اهمیت نماز

قطع نماز

شخصی ازامام جماعتی پرسیدکه امروز در مسجد مشغول نمازبودم دیدم دزدی میخواهدکفش های مراببرد,من نمازم راقطع کردم واورامانع شدم,آیابجهت این نمازگناهی نکردم؟

امام جماعت گفت کفش های توچقدرارزش داشت؟

گفت:تقریبادوقران.

گفت: عیبی ندارد,نمازتوهم دو

پول نمی ارزید!!