بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود گوشه چشمی به ما کنند
ادرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/barsahelmarefat/

قسمتی از سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله)2

دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۳ ب.ظ
آداب و سنن پیامبر (ص) در خوردنى ها و آشامیدنى ها و آداب سفره

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: نزد رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) چیزى محبوبتر از این نبودکه پیوسته در راه خدا گرسنه و ترسان باشد.

عیص بن قاسم گوید: به امام صادق (علیه السّلام) عرض کردم: حدیثى از پدربزرگوارتان روایت مى شود که فرموده: هرگز رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از زنان گندم سیر نخورد؛آیا این مطلب درست است؟فرمود: نه، بلکه رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگز نان گندم نخورد، واز نان جو نیز هرگز سیر نخورد.

یکى از پرسشهایى که آن مرد یهودى شامى از امیر مؤمنان (علیه السّلام) کرد آن است که گفت: مردم پندارند که عیسى (علیه السّلام) مردى زاهد بود. على (علیه السّلام) به او فرمود : آرى، چنین بود و محمّد (صلّى اللّه علیه و آله) از همه پیامبران زاهدتر بود، زیرا آن حضرت علاوه برکنیزهایى که داشت داراى سیزده تن زن (در زمانهاى متفاوت) بود، با این حال هیچ گاه سفره اى از نزد آن حضرت برچیده نشد که در آن طعامى باقى مانده باشد و هرگز نان گندم نخورد و از نان جو نیز سه شبانه روز پیاپى سیر نخورد.

على (علیه السّلام) فرمود: پیامبر پاک و پاکیزه خود را سرمشق قرار ده… که پهلویش از همه اهل دنیا لاغرتر، و شکمش از همه آنان تهى تر بود. . . با شکم خالى ازدنیا رخت بربست، و با سلامت به سراى آخرت در آمد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در حال تکیه دادن غذا نخورد مگر یک بار، آن هم پس از یادآور شدن نشست و گفت: خدایا، من بنده و پیامبر تو هستم.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از روزى که خداوند او را به پیامبرى برانگیخت تا روزى که جان او را گرفت در حال تکیه دادن غذا نخورد.

آن حضرت مانند بردگان غذا مى خورد و مانند آنان مى نشست. گفتم: چرا چنین مى کرد؟فرمود : براى فروتنى در برابر خداى بزرگ.

ابو خدیجه گوید: در مجلسى که من حاضر بودم بشیر دهان از امام صادق (علیه السّلام) پرسید: آیا رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در حالى که بر دست راست یا چپ تکیه کرده باشد غذا میل مى کرد؟فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هیچ گاه در حال تکیه دادن بر دست راست یا چپ غذا میل نمى کرد، بلکه مانند بردگان مى نشست. من گفتم: چرا چنین بود؟فرمود : براى فروتنى در برابر خداى بزرگ.

امام باقر (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) مانند بردگان غذا مى خورد و مانندآنان مى نشست. و بر زمین پست غذا مى خورد و مى خوابید.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) چون براى غذا خوردن مى نشست، زانوها و قدمهاى خود را جمع مى کرد آن گونه که نمازگزار دو زانو مى نشیند، با این فرق که یکى از زانوها و قدمها را روى زانو و قدم دیگر مى نهاد، و مى فرمود: همانا من بنده ام، مانند بندگان غذا مى خورم و مانند آنان مى نشینم.

امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) چون بر سر سفره مى نشست مانند بندگان مى نشست و بر ران چپ خود تکیه مى کرد.

ابن عباس گوید: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) روى زمین مى نشست، و گوسفندان رابه دست خود مى بست، و دعوت غلامان را براى خوردن نان جو مى پذیرفت.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) مانند بندگان مى نشست و دست خود را بر زمین مى نهاد و به آن تکیه مى کرد،[۱] و با سه انگشت غذا مى خورد. وفرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) این چنین غذا میل مى کرد نه مانند جبّاران که با دو انگشت غذامى خورند.

 امام باقر (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) پس از غذا خوردن، انگشتان خودرا مى لیسید.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگاه انار مى خورد کسى را در آن شرکت نمى داد.

پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) از هرگونه غذا میل مى کرد، و هر غذایى را که خداوند براى او حلال کرده بود با خانواده و پیشکاران خود مى خورد، و نیز با کسانى که ایشان رادعوت مى کردند بر روى زمین و یا هرچه فرش نموده بودند مى نشست و از هرغذایى که داشتند با آنان میل مى فرمود، مگر آنکه مهمانى براى آنان برسد که بامهمان غذا مى خورد. و بهترین غذا نزد آن حضرت غذایى بود که شرکت کنندگان درآن بیشتر باشند.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) چون با مردم غذا مى خوردنخستین کسى بود که دست به غذا دراز مى کرد و آخرین کسى بود که دست بر مى داشت تا مردم هم [شرم نکنند و]غذا بخورند.

على (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هنگامى که نزد قومى افطار مى کرد مى فرمود: روزه داران نزد شما افطار کردند، نیکان از غذاى شما خوردند و برگزیدگان بر شما درود فرستادند و در حق شما دعا کردند.

امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود: شام پیامبران پس از نماز عشا بوده است، شمانیز شام خوردن را ترک نکنید، زیرا ترک آن باعث خرابى بدن است.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: ظرف طعامى که در آن [علاوه بر سایر غذاها]خرما باشد نزد رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) نیاوردند مگر آنکه از خرما شروع مى کرد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) میان هر دو لقمه حمد خدا مى کرد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگاه خرما مى خورد هسته آن را پشت دست مى نهادسپس به سویى پرتاب مى کرد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگاه شیر مى نوشید مضمضه مى کرد و مى فرمود: شیرچربى دارد.

وهب بن عبد ربّه گوید: امام صادق (علیه السّلام) را دیدم خلال مى کرد، چون به ایشان نگاه کردم فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خلال مى کرد؛خلال دهان را پاکیزه مى کند .

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) با هر چه به دستش مى رسید خلال مى کرد، مگر با برگ درخت خرما و چوب تو خالى گیاهان (زیرا اینها خرد شده، مى شکند و لاى دندان مى ماند) .

پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) هرگاه آب مى نوشید اول«بسم اللّه»مى گفت. و آب رامى مکید و آن را به یک نفس نمى نوشید، و مى فرمود: درد کبد از آب را به یک نفس خوردن حاصل مى شود.

ابن مسعود گوید: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در هنگام خوردن آب از ظرف آن را با سه نفس مى نوشید و در هر نفس«بسم اللّه»مى گفت، و در آخر شکر خدامى نمود.

ابن عباس گوید: دیدم رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) با دو نفس آب نوشید.

على (علیه السّلام) فرمود: بارها پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) را زیر نظر گرفتم دیدم هنگام نوشیدن آب آن را با سه نفس مى نوشید و در هر نفس«بسم اللّه»مى گفت و در آخر حمدخدا مى کرد. از سبب آن پرسیدم، فرمود: یا على، «حمد»براى اداى شکر خدا، و«بسم اللّه» براى ایمنى از درد است.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در هنگام آب خوردن در ظرف آب نفس نمى کشید، بلکه هر وقت مى خواست نفس بکشد ظرف را از دهان دور مى داشت.

على (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) چون براى«استشفا»در آبى دعامى خواند ظرف را نزدیک دهان مى برد و تا آنجا که خدا مى خواست به آن دعامى خواند ولى در آن آب دهان نمى انداخت.

امام باقر (علیه السّلام) فرمود: امیر مؤمنان (علیه السّلام) ایستاده آب مى خورد. روزى از بقیه آب وضوى خویش در حالى که ایستاده بود نوشید، سپس رو به امام حسن (علیه السّلام) کرد و فرمود: اى پسرکم، جدّت رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) را دیدم که چنین کرد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خرماى نورس و پیه درخت خرما را با خرما مى خورد، و مى فرمود: شیطان ـ لعنه اللّه ـ سخت به خشم مى آید و مى گوید: آدمیزاده زنده ماند تا کهنه را با تازه خورد!

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) چون گوشت مى خورد سر خود را به سوى آن پایین نمى برد، بلکه گوشت را به سوى دهان بالا مى آورد و آن را به دندان پاره مى کرد… وهرگاه گوشت مى خورد به خصوص دستهاى خویش را خوب مى شست، آن گاه دست تر را به صورت مى کشید.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هر گونه غذایى را میل مى فرمود.

پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) همه نوع غذا را مى خورد. . . و خیار را با خرما مى خورد، ومحبوبترین میوه ها نزد آن حضرت هندوانه و انگور بود. هندوانه را با خربزه و گاه باشکر و بسیارى اوقات با خرما میل مى کرد. . . و در فصل خرما روزه را با خرما افطار مى نمود. اکثرا انگور را دانه دانه میل مى نمود. آن حضرت پنیر هم مى خورد. . . وچون خرما مى خورد روى آن آب مى نوشید و بیشتر خوراکش خرما و آب بود. شیرو خرما و حلیم مى خورد . گوشت را از همه چیز بیشتر دوست داشت. کدو را دوست داشت به ویژه کدو حلوایى که آن را زودتر از هر چیز از سینى غذا بر مى گرفت.

گوشت مرغ و حیوانات وحشى حلال گوشت و پرندگان و نیز نان و روغن و سرکه وکاسنى و ریحان کوهى و کلم نیز میل مى کرد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خیار را با نمک مى خورد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از گوشت پرنده شکار شده مى خورد ولى خود در پى شکار نمى رفت و به دست خود شکار نمى نمود و دوست داشت که دیگران براى آن حضرت شکار کنند و بیاورند تا میل کند.

امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از گوشت، ماهیچه دست رادوست داشت.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) عسل را بسیار دوست داشت.

سلیمان بن جعفر جعفرى گوید: بر حضرت امام رضا (علیه السّلام) وارد شدم ودر برابر آن حضرت خرماى برنى بود که با جدّ و اشتهاى کامل از آن مى خورد، و به من فرمود: اى سلیمان، نزدیک بیا و بخور. من هم با آن حضرت از آن خوردم وعرض مى کردم: فدایت شوم، مى بینم از این خرما با اشتهاى کامل میل مى کنید!فرمود: بلى، من آن را بسیار دوست دارم. گفتم: چرا؟فرمود : زیرا رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله)، امیر مؤمنان، امام حسن، امام حسین، امام زین العابدین، امام باقر، امام صادق و پدرم (علیهم السّلام) همه، خرما را بسیار دوست داشتند و من نیز بسیار خرما دوستم و شیعیان مانیز بسیار خرما دوست اند، زیرا از سرشت ما آفریده شده اند، و دشمنان ما ـ اى سلیمان ـ شراب مست کننده را دوست دارند، زیرا آنان از شعله اى از آتش آفریده شده اند.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: غذاى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) نان جو بود ـ اگر به آن دست مى یافت ـ و حلوایش خرما، و هیزمش چوب درخت خرما بود.

امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) مى فرمودند: روى زمین میوه اى نزدرسول الله (صلّى اللّه علیه و آله) محبوبتر از انار نبود. به خدا سوگند چون آن حضرت انار میل مى کرددوست داشت کسى با او در آن شرکت نکند.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) غذاى داغ را نمى خورد تا اینکه سرد شود، و مى فرمود : خداوند به ما آتش نخورانیده است؛غذاى داغ برکت ندارد، پس آن را سرد کنید.

آن حضرت هنگام غذا خوردن«بسم اللّه»مى گفت، و با سه انگشت و از جلوخود غذا مى خورد و از جلو کسى دیگر غذا برنمى داشت. چون غذا مى آوردند پیش از دیگران شروع مى کرد و سپس دیگران شروع مى کردند. و با سه انگشت یعنى شست و سبّابه و انگشت وسط دست غذا مى خورد، و گاه از انگشت چهارم کمک مى گرفت. گاه هم با تمام کف دست غذا مى خورد، ولى با دو انگشت غذا نمى خوردو مى فرمود: خوردن با دو انگشت راه و رسم شیطان است.

روزى اصحاب آن حضرت فالوده اى آوردند، حضرت با ایشان از آن میل فرمود و پرسید: این از چه درست شده است؟ گفتند: روغن و عسل را به هم مى آمیزیم و همین چیزى که مشاهده مى فرمایید به دست مى آید. فرمود: این غذاى پاکیزه اى است! آن حضرت نان جو الک نشده را مى خورد، و هرگز نان گندم نخورد، و از نان جو نیز سیر نخورد، و تا زنده بود بر سر سفره رنگین غذا نخورد. هندوانه و خربزه وانگور مى خورد، و نیز خرما را مى خورد و هسته اش را به گوسفندان مى داد. سیر وپیاز و تره و عسل موم دار (که بوى بد آن در دهان باقى مى ماند) نمى خورد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگز طعامى را نکوهش نکرد، اگر دوست داشت مى خورد واگر دوست نداشت رها مى کرد، ولى بر دیگران حرام نمى نمود. ظرف غذا را با انگشت پاک مى کرد و مى فرمود: ته مانده ظرف با برکت تر است. و چون از غذاخوردن دست مى کشید هر سه انگشت خود را با آن غذا خورده بود یکى پس از دیگرى مى لیسید. پس از غذا دست خود را مى شست تا خوب پاک شود. و تنها غذا نمى خورد.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: در این میان که امیر مؤمنان (علیه السّلام) در رحبه کوفه باچند تن از یاران قرار داشت طبق فالوده اى براى ایشان هدیه آوردند؛حضرت به یاران خود فرمود: دست دراز کنید (و بخورید) آنان دست دراز کردند و آن حضرت نیز دست به سوى ظرف دراز نمود، سپس دست خود را عقب کشید و فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) را به یاد آوردم که فالوده نخورد،[۲] من نیز از خوردن آن کراهت دارم.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگاه غذاى چرب مى خورد کمتر آب مى نوشید.

عرض شد: یا رسول اللّه، شما کم آب مى نوشید! فرمود: این براى غذایم گواراتراست.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خوش مى داشت که از قدح شامى آب بنوشد، و مى فرمود: این پاکیزه ترین ظرفهاى شماست.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از قدحهاى شیشه اى که از شام مى آوردند آب مى نوشید، و از قدحهاى چوبین و پوستى و سفالى هم آب مى نوشید.

پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) با کف دست هم آب مى نوشید؛آب را کف دست مى ریخت و مى فرمود: ظرفى پاکیزه تر از دست نیست.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از دهانه مشکهاى بزرگ و کوچک آب مى نوشید، ولى در حال آب خوردن دهانه آن را به بیرون بر نمى گردانید، و مى فرمود: این کار آب مشک را بدبو مى کند.

از مطالبى که ابن طاوس رحمه اللّه در کتاب مهج الدعوات از کتاب زاد العابدین درباره کیفیت گرفتن آب نیسان نقل کرده معلوم مى شود که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از آن آب استفاده مى کرده است.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) دو قوچ شاخدار ابلق (سیاه و سفید) در عید قربان ذبح مى کرد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در روز عید قربان دو قوچ ذبح مى کرد، یکى از طرف خود و دیگرى از طرف [نیازمندان ]امت خود.

ملحقات

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: ما قومى هستیم که تا گرسنه نشویم غذا نمى خوریم، و چون غذا خوردیم سیر نمى خوریم.

ابن عباس گوید: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) بسا چند شب پیاپى گرسنه مى ماند و شامى براى خود و خانواده اش نمى یافت، و عمده خوراکش نان جو بود.

عایشه گوید: سوگند به خدایى که محمّد (صلّى اللّه علیه و آله) را به حق برانگیخت ماالک نداشتیم [که آرد را الک کنیم و نان الک کرده بخوریم] و آن حضرت از روزى که خداوند او را مبعوث فرمود تا روزى که از دنیا رفت هرگز نانى که آرد آن را الک کرده باشند میل نفرمود .

انس گوید: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از غذایى که بر طبق و مجمعه نهاده شده بود نخورد، و نیز از نان سبوس گرفته (که نان اشرافى آن روز بوده) نخورد. از اوپرسیدند: آنان غذا را بر روى چه مى خوردند؟گفت: بر سر سفره.

عایشه گوید: هرگز رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) شکم را از سیرى پر نکرد.

امام باقر (علیه السّلام) به محمّد بن مسلم فرمود: اى محمّد، شاید پندارى که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از روزى که خداوند او را مبعوث نمود تا روزى که او را قبض روح فرمود کسى آن حضرت را ـ اگر چه یک بار ـ دیده باشد که در حال تکیه دادن غذاخورده باشد؟اى محمّد، شاید گمان کنى که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) از روزى که خداوند اورا مبعوث نمود تا روزى که او را قبض روح فرمود سه روز پیاپى از نان گندم سیر خورده باشد؟

آن گاه حضرت پاسخ خود را چنین داد: نه، به خدا سوگند تا روزى که خداوند جان او را قبض نمود سه روز پیاپى از نان گندم سیر نخورد. البته نمى گویم آن حضرت دسترسى به آن نداشت، بلکه گاهى به یک مرد صد شتر مى بخشید؛و اگرمى خواست بخورد حتما مى توانست . همانا جبرئیل سه بار کلید گنجهاى زمین را نزد آن حضرت آورد و او را در انتخاب آن مخیّر ساخت بدون آنکه خداوند چیزى از پاداش اخرویى که براى او آماده ساخته بکاهد، ولى او در هر بار تواضع و فروتنى در برابر پروردگارش را [بر تمام گنجهاى زمین] بر مى گزید. هرگز چیزى از او درخواست نشد که در پاسخ «نه» بگوید. اگر داشت مى بخشید، و اگر نداشت مى فرمود : به خواست خدا انجام خواهد شد.

على (علیه السّلام) فرمود: پیامبر گرامى (صلّى اللّه علیه و آله) هرگز سه روز پیاپى از نان گندم سیر نخورد تا به رحمت الهى پیوست.

ابو هریره گوید: هرگز رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) و خانواده او تا هنگام رحلت آن حضرت سه روز پیاپى از نان گندم سیر نخوردند.

عایشه گوید: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) تا دم مرگ نشد که سه روز پیاپى از طعام سیر شده باشد، و اگر مى خواست مى توانست خود را سیر کند، ولى گرسنگان دیگر رابر خود مقدم مى داشت.

هیچ گاه دو رنگ غذا در یک لقمه رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) جمع نشد، اگر گوشت بود نان نداشت، و اگر نان بود گوشت نداشت.

هیچ گاه دو نوع غذا نزد رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) جمع نشد مگر آنکه یکى را خود خورد و دیگرى را صدقه داد.

ابن خولى ظرفى براى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) آورد که در آن شیر و عسل ریخته بود. آن حضرت از خوردن آن خوددارى کرد و فرمود: دو نوع نوشیدنى دریک جا، و دو ظرف (دو نوع) غذا در یک ظرف؟! پس، از خوردن آن خوددارى نمود، سپس فرمود: آن را حرام نمى کنم، ولى دوست ندارم در دنیا فخر و مباهات کنم و در فرداى قیامت به خاطر بهره مندى بیش از حد از دنیا حساب پس بدهم. من فروتنى را دوست دارم، زیرا هر که براى خدا فروتنى کند خدایش سربلند گرداند.

على (علیه السّلام) در هنگام شهادت به دخترش امّ کلثوم (علیها السّلام) فرمود: من مى خواهم از برادر و پسر عمویم رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) پیروى کنم که تا زنده بود هیچ گاه دو نوع غذا براى او در طبقى نیاوردند.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) تا آنجا که ممکن بود به تنهایى غذا نمى خورد.

على (علیه السّلام) در سفارشاتش به کمیل بن زیاد فرمود: اى کمیل، در کیفیت غذاى خود زیاد دقت مکن، زیرا رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خیلى در کیفیت غذا دقت نمى کرد.

از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدند: آیا رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) به خانواده خود غذاى باب میل و مطبوعشان را مى داد؟فرمود: آرى، زیرا هرگاه نفس آدمى غذاى مطبوع خود را بیابد به آن قانع شده، آن غذا موجب رشد گوشت و چاقى وى مى گردد.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) کاسه غذا را [با انگشت ] مى لیسید .

امام حسن مجتبى (علیه السّلام) فرمود: دوازده خصلت است که سزاوار است هرمسلمانى آنها را براى غذا خوردن فرا بگیرد، چهار تاى آنها واجب، چهار تا سنّت وچهار تاى دیگر آداب است. . . امّا آنچه سنّت است عبارت است از: بر پاى چپ نشستن، با سه انگشت غذا خوردن و از جلوى خود لقمه برگرفتن[۳]

 در حدیث سنّت طعام آمده است: شستن دستها پیش از غذا و بعد ازغذا سنّت است.

پیامبر گرامى (صلّى اللّه علیه و آله) هنگام غذا خوردن به کسى که پیش روى آن حضرت بود لقمه تعارف مى کرد، و هنگام آب نوشیدن به کسى که در سمت راست او بودآب را تعارف مى نمود .

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در حال ایستاده و بسا در حال سواره آب مى نوشید . وبسا ایستاده از مشگ و کوزه یا هر ظرف دیگر و گاه با دستهاى مبارکش آب مى نوشید.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) با سه نفس آب مى نوشید، و هر بار در اول«بسم اللّه»ودر آخر«الحمد للّه»مى گفت. بعد از نفس اول مى گفت: «الحمد للّه»، و بعد از نفس دوم مى گفت : «الحمد للّه ربّ العالمین»، و بعد از نفس سوم مى گفت: «الحمد للّه ربّ العالمین، الرحمن الرحیم».

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگاه آب مى نوشید مى گفت: الحمد للّه الّذى لم یجعله اجاجا بذنوبنا، و جعله عذبا فراتا بنعمته «سپاس خدایى را که آن را در اثر گناهان ما تلخ نکرد، و به واسطه نعمت خود آن را شیرین و گوارا قرار داد».

پیامبر گرامى (صلّى اللّه علیه و آله) چون قسمتى از لقمه اش را مى خورد مى گفت: اللّهمّ لک الحمد، اطعمت و سقیت و ارویت، فلک الحمد غیر مکفور و لا مودّع و لا مستغنى عنک «خداوندا، تو را سپاس که اطعام کردى و نوشاندى و سیراب نمودى، پس تو را سپاس بى آنکه تو را ناسپاسى کنیم و دست از تو باز داریم و خودرا از تو بى نیاز شماریم. »

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: سرکه خوب خورشى است. خدایا، سرکه را بر ما مبارک گردان، زیرا که آن خورش پیامبران پیش از من بوده است.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: محبوبترین خورشها نزد رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) سرکه و زیتون بود، و مى فرمود: اینها خوراک پیامبران (علیهم السّلام) است.

على (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) گوشت کلیه (قلوه) هاى حیوان رانمى خورد، بدون آنکه آن را بر دیگران حرام کند، و مى فرمود: به خاطر اینکه کلیه هابه بول حیوانات نزدیک است.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: از سوى انصار یک سینى بزرگ برنج خدمت رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هدیه آوردند، آن حضرت سلمان و مقداد و ابوذر (رضى اللّه عنهم) را هم دعوت کرد و آنان کمى خوردند و زود دست کشیدند، رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود : شما که چیزى نخوردید!سپس فرمود: از شما آن کس که بیشتر ما را دوست داردبیشتر نزد ما غذا مى خورد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: اگر مؤمنى مرا براى خوردن سردست و پاچه گوسفندى دعوت کند مى پذیرم، و این خود از دین محسوب است. و اگر مشرک یامنافقى مرا براى خوردن شترى که نحر کرده دعوت کند نمى پذیرم، و این نیز از دین محسوب است. خداوند عطا و غذاى مشرکان و منافقان را براى من نخواسته است.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: هنگام غذا خوردن کفشهاى خود را در آورید، زیرا که این کار سنّت خوبى است و پاها را راحتى مى بخشد.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) گوشت ماهیچه و سردست رادوست داشت و گوشت ران را دوست نمى داشت، زیرا این قسمت به محل بول حیوان نزدیک است .

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگز طعامى را نکوهش نکرد، اگر میل داشت مى خورد و گرنه ترک مى کرد.

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) غذا را فوت نمى کرد، و در ظرف آب هم نمى دمید.

سرکه و سبزى بر سر سفره از سنّت است.

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: مقدارى حلواى روغن و خرما خدمت رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) آوردند، آن حضرت میل نکرد، عرض شد: آیا خوردن آن را حرام مى دانید؟ فرمود: نه، ولى خوش ندارم نفسم به اینها تمایل یابد، سپس این آیه راتلاوت فرمود: «شما از خوبیها و خوشیهاى خود در زندگانى دنیاتان بهره مند شدید… ».[۴]

رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) ظرف غذا را براى گربه کج نگاه مى داشت [تا حیوان بتواند راحت از آن بخورد].

امام صادق (علیه السّلام) با پنج انگشت غذا مى خورد و مى فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) این گونه غذا مى خورد نه آن گونه که جبّاران [با دو انگشت ]مى خورند.

على (علیه السّلام) فرمود: ما کشمش و خرما را براى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در ظرف آب خیس مى کردیم، در روزهاى اول و دوم از آن میل مى کرد، و چون رنگ آن بر مى گشت دستور مى داد آن را دور بریزند.

منبع: سنن النبى،علامه سید محمدحسین طباطبائى

پاورقى‌:

[۱] . از این جمله روشن مى شود که مسأله تکیه نکردن رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در حال غذا خوردن غیر از تکیه دادن بر دست بر روى زمین است، بلکه مراد تکیه نکردن بر پشتى و بالش و امثال آن است چنانکه رسم پادشاهان و سایر متکبران است. شاهد این مطلب فرمایش امام صادق (علیه السّلام) است که به شخصى که آن حضرت را از تکیه دادن بر دست در حال غذا خوردن نهى کرد، در بار سوم فرمود: به خدا سوگندرسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) هرگز از چنین چیزى نهى نکرده است. (مؤلف)

[۲] . از روایات دیگرى بر مى آید که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) فالوده میل کرد ولى بسیار اندک، و شاید مراد این حدیث همین باشد.

[۳] . و در نقل دیگر آمده است: «شستن دست پیش از غذا. . . و لیسیدن انگشتان پس از غذا» ـ (مؤلف) .

[۴] . احقاف/ .۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی