بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است

بر ساحل معرفت

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود گوشه چشمی به ما کنند
ادرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/barsahelmarefat/

شفای جوان بیمار

جمعه, ۲۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۲۳ ب.ظ

حضرت زینب کبری

مردی مصری نقل می کرد:روزی در حجره بودم،زنی با وقار و با حجاب و متانت نزد من آمد و متاعی طلب کرد.سؤال کردم:مادر!چرا پریشانی؟

عرض کرد:ای جوانِ مصری!یک فرزند بیشتر ندارم،آن هم به مرض سِل مبتلا شده و تمام پزشکان از درمان او عاجز مانده اند.حالا آمده ام و آذوقه ای مهیّا کنم و به وطن باز گردم.

مرد مصری گفت:می شود امشب را در منزلِ ما مهمان شوی،تا من هم طبیبی سراغ دارم و فرزند تو را نزد او می برم.زن رفت و پسر را آورد و گفت:من هرچه طبیب بوده بردم.مرد مصری رفت در مقام حضرت زینب سلام الله علیها در مصر،و طولی نکشید برگشت و به زن گفت:آماده باش تا برویم.

وقتی که زن با فرزندِ خود به همراهِ مرد مصری واردِ حرم حضرت زینب کبری علیها السلام شدند،زن تعجّب کرد و گفت:این جا که کسی نیست.

چون این زن،مسلمان نبود و به این چیزها عقیده نداشت،ولی مرد مصری گفت:شما برو استراحت کن!

زن در گوشۀ حرم خوابش برد.امّا مردِ مصری وضو گرفت و جوان را به همراهِ یک روسری به حرم بسته و شروع به عبادت و نماز و دعا و التماس کرد.ناگهان دید مادرِ جوان که خوابیده بود،بیدار شد و نزدِ جوان آمد و بی اختیار گریه کنان دنبال در ضریح می گردد و جوانش بلند شد و با مادر مشغولِ زیارت ضریح و حرم مطهّر بی بی شد.مرد مصری مرتّب سؤال می کرد که چه شده؟

زن جواب داد:خواب بودم،دیدم زن جوانی وارد ضریح شد که دستش را به پهلو گرفته بود.وقتی وارد شد،خانم مجلّله ای که در حرم بود،دست و پاهای او را بوسید و به بی بی فرمود:((ای نور چشم من!این جوان مسیحی را در خانه ات آورده اند،دستِ خالی بر مگردان!))

گفت:((مادر!خدا را به جان شما قسم دادم تا حاجتِ این را روا کند.))

یک وقت دیدم که مادر وارد جایی شد که همه در پیش پای او برخاسته و فرمود:((یا جدّا!یا رسول الله!درِ خانۀ زینب آمده))،و رسول الله از خدا خواست تا جوان را شفا عنایت فرماید.[1]



[1]عباس عزیزی:192. دویست داستان از فضائل و کرامات و مصایب حضرت زینب علیها السلام 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی